خواجه نظام‌الملك در ماه ذيقعده 408 هجري در نوقان متولد شد. پدرش خواجه علي ‌بن ‌اسحاق طوسي و مادرش زمرّد خاتون بود. پدرش از سوي عميد بلخ در زمان غزنويان به مقام محصل مالياتي و راهداري شهر توس برگزيده شد و توانست ثروت كلاني گردآورد. اما در سالهاي پاياني حكومت غزنويان در خراسان، اوضاع اين منطقه نا به سامان شد و او نتوانست ماليات عقب افتاده را بپردازد. بنابراين همراه فرزندش نظام‌الملك به غزنه رفت. بدين طريق بود كه نظام‌الملك به دربار غزنويان راه يافت. بعد از تصرف بلخ توسط سلجوقيان، نظام‌الملك نزد ابن شاذان، عميد بلخ رفت و به خدمت دبيري مشغول شد. خواجه بعد از مدتي به علت كدورت از ابن شاذان از بلخ به مرو نزد چغري‌بيك، برادر طغرلشاه سلجوقي كه در آن زمان امير مرو بود، رفت. وقتي طغرل درگذشت، وزيرش عميدالملك كُندُري كوشيد پسرش سليمان را جانشين پدر كند اما الب‌ارسلان برادرزاده طغرل، با كمك نظام‌الملك و حذف رقبا به سلطنت رسيد و خواجه را به همراه عميدالملك كندري به وزارت خود پذيرفت. خواجه با نفوذ تدريجي‌اش موجب بركناري و در نهايت قتل كندري شد.

الب‌ارسلان در هنگام مرگ وصيت كرد پسرش ملكشاه جانشين او شود و به او توصيه كرد در امور مملكتي از نظام‌الملك مدد جويد. پس از مرگ الب‌ارسلان به دليل كم تجربه‌اي ملكشاه، امور دولتي و ديوانسالاري در دست نظام‌الملك متمركز شد. البته دوران الب‌ارسلان و ملكشاه به دليل حضور نظام‌الملك در وزارت، اوج سعادت و درخشندگي امپراتوري سلجوقيان است.

نظام‌الملك شافعي متعصبي بود و براي شافعي‌ها مدارسي به نام نظاميه تأسيس كرد؛ اما در مدارس نظاميه به حمايت از اشعري‌گري هم مي‌پرداخت كه احتمالاً حمايت‌هاي او خالي از مصالح سياسي نبوده است. خواجه نسبت به صوفيان صاحب كرامت، ارادت خاصي داشت و در مجالس آنها حاضر ميشد. در عين حال دشمن سرسخت اسماعيليان بود كه در آن زمان به سركردگي حسن صباح قيام كرده بودند.

نظام‌الملك با مشاهده بي‌نظمي‌هاي مملكت و فروپاشي مالياتي زمين‌هايي را بعنوان اقطاع به نظاميان واگزار كرد و موجب آباداني زمين‌ها توسط آنها شد. وي اراضي بسياري را وقف مساجد، مدارس، بيمارستان‌ها، خانقاه‌ها، بقعه‌ها و رباط‌ها كرد؛ ملوك‌الطوايفي را جايگزين شيوه قديم كرد؛ راه حجاز را براي حجاج بازسازي و هموار كرده و در شهرهاي مدينه و مكه مهمانسراهايي براي حجاج بنا كرد. همچنين تحصيلات عاليه را ارج نهاده و مدارس نظاميه را احداث كرد. مدارس نظاميه نخستين مدارسي بود كه كمك‌هاي مالي از جمله فراهم كردن خوراك، پوشاك و تهيه كتاب براي دانشجويان مقرر كرد.

نظام‌الملك آثار نفيسي از جمله سياستنامه از خود بر جاي گذاشته است. سياتنامه مشهورترين كتاب اوست كه به درخواست ملكشاه و در زمينه شيوه كشورداري و تدابير امور ديني و دنيوي تأليف شده است. اثر ديگر وي تحت عنوان وصاياي نظام‌الملك يا دستورالوزراء است. البته رساله‌اي با عنوان قانون الملك را هم به وي نسبت داده‌اند.       

نظام الملك بارها دچار دسيسه‌ها و توطئه‌هاي اطرافيان شد. از جمله جاسوسي‌هاي ابوالمحاسن دامادش كه از طرفداران تِركِن‌خاتون، همسر دوم ملكشاه، بود و نزد ملكشاه جاسوسي كرد كه خواجه از ثروت خزانه‌هاي حكومت استفاده شخصي مي‌كند. هر چند نظام‌الملك در مجلسي با سان نظاميان در مقابل ملكشاه، ثابت كرد كه ثروت اخذ شده صرف سپاه شده است اما از توطئه‌چيني‌هاي سايرين در امان نبود. از جمله تركن‌خاتون كه طالب وليعهدي پسرش محمود بود در حاليكه نظام‌الملك طرفدار بركيارق، پسر بزرگ ملكشاه بود. اين امر باعث دشمني تركن‌خاتون با نظام‌الملك شد و دائماً ملكشاه را تحريك مي‌كرد كه خواجه با انتصاب اطرافيانش در امور مملكتي سعي در تصاحب قدرت وي را دارد و سرانجام موجبات عزل و بركناري نظام‌الملك را فراهم كرد.

ملكشاه به رغم بركناري نظام‌الملك روابط دوستانه خود را با او حفظ كرده و در لشكركشي بغداد او را همراه خود برد. در همين لشكركشي بود كه در نزديكي نهاوند، زمانيكه لشكريان مشغول استراحت بودند، نظام‌الملك توسط يكي از فدائيان اسماعيلي به قتل رسيد. البته برخي مورخان و محققان معتقدند قتل وي به تحريك و دسيسه‌چيني ملكشاه بوده است. زيرا ملكشاه از نفوذ و قدرت نظام‌الملك مطّلع و در هراس بود و با تحريك اطرافيان درصدد حذف او برآمد.

 منابع:

1.       مجمع الانساب؛ شبانكاره اي، به كوشش: هاشم محدث

2.       سلجوقنامه، ظهيرالدين نيشابوري، به كوشش: محمد رمضان.

3.       خواجه نظام‌الملك، جواد طباطبايي.

4.       زندگاني خواجه نظام‌الملك، عبدالرزاق كانپوري.

5.       تداوم و تحول در تاريخ ميانه ايران، آن لمتون، ترجمه: يعقوب آژند.