شب يلدا، تولد ميترا يا مسيح؟

يلدا يک جشن آريايي است و پيروان ميتراييسم آن را از هزاران سال پيش در ايران برگزار مي‌کرده‌اند. يلدا روز تولد ميترا يا مهر است. از لحاظ نجومي شب يلدا يا شب چله، شب اول زمستان و درازترين شب سال است و فرداي آن با دميدن خورشيد روزها بزرگتر شده و تابش نور ايزدي افزوني مي‌يابد. ايرانيان باستان در طول سال‌هاي متمادي اين تغييرات و كوتاه و بلندي شبها و روزها را دريافتند. به همين جهت آخرين شب پاييز را كه بلندترين و طولاني‌ترين شب سال بود را يلدا ناميدند، يعني تولد. جشن تولدمهر يا خورشيد شكست‌ناپذير، آغاز سال محسوب مي‌شد. دليل اعتقادشان به شكست‌ناپذير بودن خورشيد، اين بود كه معتقد بودند در شب يلدا خورشيد بر طولاني‌ترين شب سال، پيروز شده و از فرداي آن زمان بيشتري را در آسمان جلوه‌گر مي‌شود.

به عقيده ايرانيان باستان، تاريكي نماينده اهريمن و از آثار وجودي اوست  و روشنايي از تجليات و آثار ايزدي است. به همين جهت در شبها آتش مي‌افروختند تا تاريكي و عاملان اهريمن و شيطان نابود شده و بگريزند. آتش تقدس و مقامي در حد خورشيد داشت. در شب يلدا يا تولد خورشيد، جهت رفع اين نحوست (تاريكي طولاني)، آتش مي‌افروختند و سفره ويژه‌اي مي‌گستراندند. ميوه‌هاي تازه فصل و ميوه‌هاي ساير فصول را كه خشك كرده بودند، در سفره مي‌گذاشتند. اين سفره جنبه مذهبي و مقدّس داشت. حاضران از ايزدبانوي ميترا بركت مي‌طلبيدند تا زمستان را به خوشي پشت سر بگذارند. ميوه‌هاي تازه و خشك و ساير چيزهاي سفره، نماد اين بود كه بهار و تابستاني پر بركت در پيش داشته باشند. ايرانيان تمام شب را در پرتو چراغ و نور آتش سپري مي‌كردند تا اهريمن و تاريكي فرصت حضور و نحوست نيابد. اين روز تعطيل عمومي بود و در عين حال روز برابري انسان‌ها. همه مردم، حتي پادشاه لباس ساده به تن مي‌كردند تا يكسان به نظر آيند و كسي حق دستور دادن به ديگري را نداشت و كارها داوطلبانه انجام مي‌گرفت.

در اين شب معمولاً رسم بر اين بود كه جهت حفظ كيان خانواده و اجتماع و بزرگداشت سالمندان اين گونه مراسم در منزل يكي از بزرگان فاميل مثل پدربزرگ، مادربزرگ و... همراه با شادي برگزار ميشد و براي عبرت‌آموزي به نقل قصه و اسطوره‌هاي دلپذيز و اميدواركننده، شاهنامه‌خواني، گرفتن فال، صرف ميوه‌ها و شيريني و آجيل پرداخته و تا صبح جشن و شادي مي‌كردند. در اين شب فال گرفتن از كتاب‌ حافظ مرسوم است. و حاضرين با انتخاب و شكستن گردو از روي پوكي و يا پري آن، آينده‌گويي مي‌كنند.

يلدا yalda يك واژه سُرياني است به معني تولد. اين واژه توسط مسيحيان سرياني وارد فرهنگ ايراني شده است. در حاليكه اين جشن در ايران باستان "خور روز"، "دي‌گان" و در دوران‌هاي بعدتر "شب چله" ناميده مي‌شده است. 

پس از سال 66 ميلادي و ترويج مهرپرستي در روم، ديري نگذشت كه اين آيين به صورت تنها دين رسمي روميان درآمد. مراسم شب يلدا در بين روميان "جشن ساتون" خوانده ميشد. در سال 274 م. آوره ليان Aure lian امپراتور روم، براي شكوفاتر شدن مهرپرستي، در مارسفلد Mars feld رم، معبد بزرگي براي خداي خورشيد (ميترا) بنا كرد و بعد از آن هر سال روز 25 دسامبر تولد ميترا در اين معبد دولتي برگزار ميشد. با ترويج آيين مسيحت و حضور مبلغان مسيحي در روم كشمكش‌هاي پي در پي و پردامنه بر سر ميترا و مسيح بارها امپراتوري را به پاي سقوط كشاند. در سال 382 م. گراتيانوس، امپراتور روم غربي به ريشه‌كن كردن مهرپرستي پرداخت. سرانجام در 27 فوريه 393م. همه معبدهاي مهرپرستان در روم ويران شد و مهرپرستي حتي در خانه‌‌ها ممنوع شد. نخستين خبري كه از برگزاري جشن تولد مسيح در 25 دسامبر داريم، از سال 354 م. در روم است. در حاليكه تا آن زمان تولد عيسي مسيح در ششم ژانويه جشن گرفته ‌ميشد. شايد اين سؤال پيش آيد كه شب يلدا بر حسب تقويم كنوني ميلادي 21 دسامبر است در حاليكه تولد مسيح 25 دسامبر است. لازم به ذكر است كه اين اختلاف بعد از اصلاحات انجام شده در تقويم ميلادي توسط مسيحيان و احتساب كبيسه، بوجود آمده است. 

هنگاميكه به آيين و مراسم مسيحيان در كريسمس نگاه مي‌كنيم بسياري از نشانه‌هاي ايراني اين مراسم را درمي‌يابيم. ايرانيان قديم در شب يلدا درخت سروي را با دو رشته نوار نقره‌اي و طلايي مي‌آراستند. ايرانيان درخت كاج و سرو بويژه سرو را مظهر مقاومت در برابر تاريكي و سرما مي‌دانستند و در اين شب در مقابل سرو مي‌ايستادند و عهد مي‌كردند كه تا سال بعد يك نهال سرو ديگر بكارند. دختران جوان آرزو مي‌كردند و لباس‌هاي بافته شده از نقره را به دور درخت مي‌بستند تا به خواسته خود برسند. در قرن هيجدم "لوتران" آلماني با اقتباس از درخت يلداي پارسيان درخت كاج را به جمع تزيينات شب تولد مسيح آورد. بنابراين درخت سرو و ستاره‌اي در بالاي آن‌ هم يادگار  آيين مهر است. در باور ايران باستان، مهر (ميترا) از دوشيزه باكره‌اي ‌به نام آناهيتا در درون غاري زاده شد كه بعدها مسيحيان عيسي را جايگزين مهر و مريم را جايگزين آناهيتا قرار دادند. يكي ديگر از وام‌گيري‌هاي مسيحيان از مهرپرستان، روز مقدس مسيحي يعني يكشنبه ‌است.Sunday  به معني روز خورشيد يا مهر است كه روز مقدس مهرپرستان بود. رنگ‌قرمز (سرخ) رنگ مورد علاقه و استفاده مهرآيينيان بوده و هست، بدين جهت عنايت خاصي به قرمز بودن هندوانه و انار در اين شب داشتند، زيرا رنگ شاد و سرورانگيزي است، اين همان چيزيست كه در غرب به شكل بابانوئل مصداق مي‌يابد و در هيبت پيرمردي با لباس قرمز و ريشي سفيد و انبوه ظاهر ميشود. در واقع امروزه همه مسيحيان جهان كه شب تولد مسيح را جشن ميگيرند و تا بامداد بيدار مي‌مانند و با خوردن و نوشيدن ‌به شادي مي‌گذرانند، يادآور همان تولد مهر يا ميترا، مسيحاي نجاتبخش يا سوشيانت زرتشتي را جشن ميگيرند، و اغلب مراسم، مناسك و آدابشان اقتباس شده از آيين مهر است.

چهار هزار سال پيش در مصر تولد مجدد حيات را در اين شب و سپس به مدت ۱۲ روز كه از ۱۲ حالتي كه از خورشيد در ماه‌هاي مختلف گرفته شده بود، جشن ميگرفتند. پارسيان نيز در زمان شكوفايي مذهب زرتشتي اين روز را با تشريفات خاص مذهبي گرامي ميداشتند. بر اساس اعتقاد زرتشتيان آتش بايد در تمام شب بسوزد تا اهريمن مغلوب شود و افراد خانه ضمن جشن و سرور براي در امان ماندن محصولات از سرما، دعا كنند. در دوران قديم مصري‌ها نيز مانند ايرانيان در اين روز جشن فصل بذر را برپا ميكردند كه با الهام از اين جشن ايراني مصري‌ها خانه‌هايشان را تزئين ميكردند و جنگ و خشونت در اين روز فراموش ميشد، همه در كنار هم جمع مي‌شدند. پولدار و فقير و برده‌ها. از نكات جالب اين مراسم اين است كه فرزندان در اين روز سرپرست خانه بودند و در همين ‌حال تا صبح شمع روشن مي‌كردند تا تاريكي و ظلمت فرار كند. مردم دعا مي‌كردند تا سرما محصولات آنها را از بين نبرد. كليمي‌هاي ايران كه داراي تمدن قديمي هستند شب چله را با جشن درخت خود كه همزمان با يلدا است جشن مي‌گيرند و اين جشن بسيار شبيه به شب‌ چله است. شمع‌ روشن كرده و ميوه‌هاي مختلف در جشن چيده و گوشت خاصي طبخ مي‌شود. در جنوب روسيه نيز جشنهاي بسيار شبيه به شب‌ يلدا برگزار ميشد. آتش‌ روشن ‌مي‌كنند و به دور آن مي‌رقصند. جشن يلدا در روسيه عيد دهقانان بود. مردم روسيه در طول تمام شب زير پنجره‌ها آواز سنتي مي‌خواندند و براي فراواني محصول در سال آينده نيايش مي‌كردند. نان‌هاي شيرين با شكل جانوران به يكديگر هديه كرده و به فالگيري و پيش‌گويي براي سال آينده مي‌پرداختند.

براي اطلاعات بيشتر رجوع كنيد به:

1.     جشنهاي ايراني، پرويز رجبي.

2.     جشنهاي آتش، هاشم رضي.

3.     گاهشماري و جشنهاي ايران باستان، هاشم رضي.

4.     آيين‌ها و جشنهاي كهن در ايران امروز، محمود روح الاميني.