وزارت سلجوقیان
وزارت در عصر سلجوقی یکی از ویژگی های جا افتاده حکومت اسلامی محسوب می شد و وزیر نسبت به سابق قدرت زیادی از سوی سلاطین ترک نژاد بی تجربه و عموماً بی سواد اعمال می کرد. وزیر دورۀ سلجوقیان، محور دستگاه حکومتی به شمار می رفت و بعنوان نایب سلطان، عهده دار تمام جنبه های تشکیلاتی کشوری بود که تحت نظارت حکومت مرکزی قرار داشت. از آن جا که وزیر مسئولیت زیادی داشت از این رو دخالت سلطان و دربار در امور مربوطه اغلب اوقات موجب تشتت و آشفتگی در امور کشوری می شد. قدرت و مرجعیت غیرعادی نظام الملک هم ناگزیر موجب درگیری او با ملکشاه شد. با این وجود بطورکلی از آن جا که اختیار و قدرت واگذار می گردید و قدرت بیشتر شخصی بود تا نهادی از این رو توانایی یا ناتوانی منصوبین بازتابی از توانایی یا ناتوانی خود سلطان بود. بنابراین یک سلطان مقتدر یا ناتوان می توانست به سادگی در انجام صحیح امور حکومتی و یا اجزای نادرست این امور تأثیر داشته باشد و دیده می شود در اواخر دورۀ سلجوقی وقتی نیروهای داخلی و خارجی نفاق افکن متشنج روی کار آمدند، حتی یک وزیر مقتدر هم در جریان وقایع و مقتضیات زمان نمی توانست کاری انجام دهد.
وظایف وزیر:
1. مالی: وزیر مانند دوران سامانی و غزنوی مسئول نهایی حفظ اوظاع مساعد مالی دولت و ذخیرۀ پول برای مواقع اضطراری بود.
2. نظامی: به ویژه در ایام متقدم امپراطوری که دوره ای از فتوحات سریع بود و تعداد لشکرکشی ها در مرزها زیاد بود، در قبال گمارش و به کارگیری قشون مسئولیت داشت. وزرای دورۀ مابعد ملکشاه، نظیر سعدالملک، وزیرمحمدبن ملکشاه نیز برای خدمت به سلطان قشون جمع می کردند. انتظار می رفت که وزیر، خلیفه را در جنگ ها همراهی کند و اغلب برای اعزام اردوها یا اقدام به لشکرکشی دعوت می شد، اما در هیچ منبعی ذکر نشده که وزرای سلاطین متأخر سلجوقی نیز بعنوان فرماندهان جنگی و نماینده اهداف خلیفه یا سلطان یا یکی از امرا خدمت کرده باشد.
3. قضایی و مذهبی: وزرای دورۀ سلجوقی بر امور قضایی و مذهبی نیز نظات داشتند. دعاوی و قضایایی که توسط محاکم شرعی که گویا سر و کارشان بیشتر با امور شخصی بوده رسیدگی نمی شده در حیطۀ نظارت وزیر قرار می گرفته است. وزیر همچنین مأمورین قضایی نیز انتخاب می کرد تا متصدی امور اخلاق عمومی باشد. وزیر اغلب تأسیسات مذهبی و اوقاف را نیز در اختیار داشت. او همچنین در تشویق و حمایت از علماء و تأسیس مدارس و مراقبت از پیروان تصوف و فرقه هایی که متمایل به مذهب تسنن بودند دست داشته است.
4. تصدی تشریفات: وزیر در ایام تشریفات نقش مهمی بعنوان نمایندۀ سلطان ایفا می کرد. وزیر از سوی سلطان به نام او سوگند وفاداری نسبت به خلیفه یاد می نمود و همچنین در مواقع پیوند زناشویی بین اعضای مختلف خاندان سلطان و خانوادۀ خلیفه به صورت یک نفر عامل و مجری ایفای نقش می کرد. وزیر گاهی بین سلطان و رجال بیگانه و یا ایلچی ها نقش رابط ایفا می کرد.
5. حمایت: در روزگار سلجوقیان حمایت به اشکال مختلف انجام می شد که تأثیر آن نیز متنوع بود. تعدادی از مأمورین کشوری و لشکری با حمایت و توجه ویژۀ خود سلطان به مقامات عالیه می رسیدند. به طور مثال ترکان که نمایندۀ عنصر حاکم بیگانه بر مردم مغلوب بودند در ادارۀ تشکیلات امپراطوری جدید خود محتاج و متکی بر نخبگان این مردم مغلوب بودند از آن جا که سلطان سلجوقی تماس زیادی با رعایا نداشت لذا این وزیر او بود که در رأس تشکیلات دیوانی اغلب به طور مستقیم یا غیرمستقیم مسئول آن بود و یا برای نصب مأمورین دیگر دیوان و آن مناطقی که تحت اداره مستقیم حکومت مرکزی بود مسئولیت داشت. این حمایت اثرات نامطلوبی هم در پی داشت. در جامعۀ امپراطوری سلجوقی از آنجا که قدرت و اختیارات واگذار می گردید، لذا انتصاب مقام به صورت دلبخواهی و غیرمنظم انجام می گرفت. چون طبقۀ حاکم مستقیماً در قبال مردم مسئول نبودند. از این رو یک چنین نظامی در تنظیم و تربیت امور و تشکیل دستجاتی در دیوانسالاری و تشدید بدگمانی و سوءظن و فساد و دسیسه در بالاترین سطوح دولتی فقط می توانست با اصول اخلاقی سستی اداره شود. پس وظیفۀ حمایت وزیر از دیگران باید یکی از اهم امتیازات او باشد و نیز از نامطمئن ترین فعالیت های وی محسوب شود. زیرا نیروی این حمایت مستقیماً بر نقش تشکیلات کشوری اثر می گذاشت. حمایت، اغلب اوقات متکی بر پیوندها و دستجات خانوادگی بود و هر وزیر یا مأمور عالی رتبه ای برای خود حامیان و یا مخالفان داشت. کشش و علاقۀ نظام الملک به حمایت از خانواده خویش در این رابطه قابل ذکر است. چرا که اکثر فرزندان و نوادگان وی وزیر بودند. این مقتضیات روشنگر این مرحله است که دستجات و تشکل آن ها در درون دیوانسالاری با توسعۀ حمایت در همۀ سطوح کشوری تقویت می شوند. وقتی وزیر یا مأمور دیگری به مقامی می رسید یا از مقامی سقوط می کرد حامیان او هم اغلب به همان سرنوشت دچار می شدند. این بررسی مختصر از وظایف حمایت وزیر مبیّن مرحله ای است که فعالیت سیاسی به علت وجود دسته بندی ها آکنده از فساد شده بود.
انتخاب وزیر:
1.از طبقه دیوانسالاری: وزرا و سایر مأمورین عالی رتبه اغلب از افراد دیوان های مرکزی و یا ایالتی انتخاب می شدند که با کارآموزی یا سنت خانوادگی به طبقات دیوانسالاری حرفه ای راه می یافتند. بنابه عقیدۀ خاص نظام الملک استعداد و شایستگی از مهم ترین مسائل پیشرفت کاگزاران دیوانسالاری محسوب می شد.
2. از سایر طبقات اجتماعی ــ اقتصادی: گر چه رؤسا مایل بودند که انتخاب وزیر از طبقۀ دیوانسالاران حرفه ای صورت گیرد، اما جامعه آن مایه انعطاف و تحرک را داشت تا افراد دیگری نیز از سایر طبقات در صورت کسب آموزش و کارآموزی بتواند وارد خدمات عمومی شود.
3. ملاحظات جغرافیایی: نخبگان مغلوب از روزگار ساسانیان در صدد بودند تا با عرضۀ خدمات خود به ترکان، ارزش های تمدن و فرهنگ خود را حفظ کنند. این دیوانسالاران به محض این که سلجوقیان به جای غزنویان بر مسند قدرت رسیدند آن ها به خدمت سلجوقیان درآمدند و سلجوقیان هم با آغوش باز آن ها را پذیرفتند. وزرای متقدم سلجوقی از همان افرادی انتخاب شده بودند که در خراسان در دربارهای سامانیان و غزنویان پرورش یافته بود.
4. به کارگیری مأمورین سابق، نزدیکان شاه و همچنین گاهی وزارت که در یک خانواده مثل نظام الملک موروثی شده بود از کسانی بودند که به عنوان وزیر انتخاب می شوند.
به هر روی وزیر بعنوان بالاترین مقام دیوانسالاری بر دیوان اعلی و چهار شعبه آن یعنی دیوان استیفا، دیوان انشا، دیوان اشراف و دیوان عرض، نظارت و ریاست داشت. درآمد وزیر احتمالاً در بیشتر موارد با دادن اقطاعات پرداخته می شده است. در واقع اگر تنها عشر محصولات زمین که به جای مستمری به وزیر داده می شد آنقدر نبود که وی را قادر سازد تا از عهدۀ هزینه های سِمَت خود نظیر صدقات و هدایا و تهیه معاش جهت طبقات مذهبی و دیگران برآید. دولت سلجوقی نیز همانند دولت های دیگر برای حل و فصل امور کشور خود به یک دیوانسالاری منسجم و بدون شک در رأس آن یک وزیر باتدبیر نیاز داشت که سلاجقه از ابتدا افرادی آزموده و با تدبیر را بعنوان وزیر انتخاب می کردند.
این دیوان ها تمام ساختار اجرایی دیوانسالاری دورۀ سلجوقی را تحت پوشش خود قرار می دادند.
منابع:
1- ایران در سده های میانه، دیوید مورگان، ترجمۀ فرخ جوانمردیان.
2- تاریخ الوزراء، نجم الدین ابوالرجاء قمی.
3- تاریخ ایران کمبریج، جی.آ.بویل، ترجمۀ حسن انوشه.
4- تداوم و تحول در تاریخ میانۀ ایران، آن. لمبتن، ترجمۀ یعقوب آژند.
5- دیوانسالاری در عهد سلجوقی، کلورنر کارلا، ترجمۀ یعقوب آژند.
6- روزگاران (تاریخ ایران از آغاز تا سقوط سلطنت پهلوی)، عبدالحسین زرین کوب.
7- سیاستنامه (سیرالملوک)، نظام الملک، تصحیح:جعفر شعار.
8- سیری در تاریخ ایران بعد از اسلام، آن. لمبتن، ترجمۀ یعقوب آژند.
9- قابوسنامه، عنصرالمعالی، تصحیح: غلامحسین یوسفی.
10-وزارت در عهد سلاجقۀ بزرگ، عباس اقبال آشتیانی